ترجمه مقاله

زجاجی

لغت‌نامه دهخدا

زجاجی . [ زُ ] (اِخ ) یوسف بن عبداﷲ لغوی محدث ، صاحب تصانیف مفیده . (منتهی الارب ). یوسف بن عبداﷲ لغوی مکنی به ابوالقاسم ، از محدثان و مصنفان ، در جرجان سکونت گزید و از غطریفی نقل حدیث کرد و در 415 هَ . ق . درگذشت . (از تاج العروس ). زرکلی آرد: یوسف بن عبداﷲ جرجانی ، مردی ادیب ، لغوی و محدث بود. او را به کار شیشه فروشی منسوب دارند. وی از ابواحمد غطریفی و ابواسحاق بصری و دیگران دانش فراگرفت و در استراباد درگذشت . از تألیفات اوست : عمدة الکاتب در فقه ، الریاحین ، اشتقاق الاسماء و شرح الفصیح . (از اعلام چ 2 ج 9 ص 316). و در حاشیه ٔ آن کتاب مدارک زیر یاد شده است : تاریخ جرجان ص 454، بغیة الوعاة ص 422، ارشاد ج 7 ص 308، تاج ج 2 ص 52، الفهرس تمهیدی ص 250، فهرست دارالکتب چ 1952م . ص 106، الاعلام ابن قاضی شهبه نسخه ٔ خطی . رجوع به ریحانة الادب شود.
ترجمه مقاله