زجرکش کردنلغتنامه دهخدازجرکش کردن . [ زَ ک ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بزجر کشتن . با شکنجه کشتن . شکنجه کردن . رجوع به زجر و زجرکش شدن شود.