ترجمه مقاله

زحارة

لغت‌نامه دهخدا

زحارة. [ زُ رَ ] (ع مص ) دچار شدن به بیماری شکم روش . (از متن اللغة) (از ترجمه ٔ قاموس ) (از اقرب الموارد). سخت روان شدن شکم . (ناظم الاطباء). رجوع به زحیر شود. || پیچاک شکم که خون برآرد. (ناظم الاطباء). رجوع به زحیر شود. || زاییدن . (از اقرب الموارد). رجوع به زحیر شود. || آواز و ناله ٔ سرد بر آوردن . (ناظم الاطباء). نفسهای دردناک بر آوردن زن گاه زادن و یا با فریاد ناله کشیدن هنگام انداختن بچه . و این اشهر است . || دم سرد برآوردن بخیل از گرانی سؤال کسی . || زخمی ساختن دیگری با نیزه . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله