ترجمه مقاله

زخزب

لغت‌نامه دهخدا

زخزب . [ زُ زُب ب ] (ع ص ) درشت توانا و پر گوشت . گویند: صار والد الناقة زخزبا؛ یعنی درشت و فربه شد بچه ٔ ناقه . (از منتهی الارب ). درشت نیرومند و پر گوشت . (از محیطالمحیط). ستبر توانای گوشت سخت است . (ترجمه ٔ قاموس ) (ازاقرب الموارد). این لغت را با حاء مهمله نیز آورده اند اما آن تصحیف است از خاء معجمه . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله