زخم گرفتن
لغتنامه دهخدا
زخم گرفتن . [ زَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) خسته و مجروح شدن . (آنندراج ). زخم برداشتن . زخمی شدن :
خضر چون آب ز عمر ابدی میگذرد
که ز شمشیر تو یک زخم نمایان گیرد.
رجوع به زخم شود.
خضر چون آب ز عمر ابدی میگذرد
که ز شمشیر تو یک زخم نمایان گیرد.
صائب (از آنندراج ).
رجوع به زخم شود.