ترجمه مقاله

زخیخ

لغت‌نامه دهخدا

زخیخ . [ زَ ] (ع مص ) سخت درخشیدن آتش . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || درخشیدن جامه ٔ ابریشمین . (از متن اللغة) (از تاج العروس ). || (اِ) (در لغت یمن ) آتش را گویند. (از متن اللغة).
ترجمه مقاله