ترجمه مقاله

زراعة

لغت‌نامه دهخدا

زراعة. [ زِ ع َ ] (ع مص ) تخم ریختن برای کاشتن . (آنندراج ). زرع . (اقرب الموارد). کشاورزی . (دهار). و این لغت در اصل زرع است که فارسیان درآن تصرف کرده چنان استعمال کرده اند... (آنندراج ).
ترجمه مقاله