ترجمه مقاله

زربین

لغت‌نامه دهخدا

زربین . [ زَ ] (اِ) سَرو. در شیرکوه و در رامیان و چالوس و منجیل آنرا سور گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سرو کوهی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 117، 127، 250 شود.
ترجمه مقاله