ترجمه مقاله

زرخیز

لغت‌نامه دهخدا

زرخیز. [ زَ ] (نف مرکب ) زمینی که پرمنافع و سودانگیز و برومند باشد. (آنندراج ). هر زمینی که سود بسیار از آن بردارند. اراضی زرخیز. مملکتی زرخیز. پرحاصل و پربرکت . که از آن ثروت و مال فراوان بدست آید. || زمینهایی که دارای کان زر بوده . || هر چیز که ثمر و حاصل آن زر باشد. || توانگر و مالدار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله