ترجمه مقاله

زردج

لغت‌نامه دهخدا

زردج . [ زَ دَ ] (معرب ، اِ) معرب زرده . زردک . عصفر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || رنگ زردی که از گیاه عصفر (قرطم ) گیرند. ماءالعصفر. (فرهنگ فارسی معین ). معرب زرداب : هو مایخرج من المعصفر المنقوع فیطرح و لایصبغ به . (بحر الجواهر، یادداشت ایضاً). || یاقوت . (الجماهر بیرونی ص 34): و البهرمانی [ من الیاقوت ] یشبه بلون البهرمان ، و هو الصبغ الخاص الحاصل عن العصفر، دون زردج . (نخب الذخائر سنجاری ص 3). رجوع به زرده و زردک شود.
ترجمه مقاله