ترجمه مقاله

زرنقة

لغت‌نامه دهخدا

زرنقة. [ زَ ن َ ق َ ] (ع مص ) پوشانیدن کسی را جامه و پنهان کردن . (منتهی الارب ). جامه پوشانیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از شرح قاموس فارسی ). || خریدن چیزی است به اکثر قیمت بوعده سپس فروختن آن بکمتر قیمت بر دست بایع یا بر دست دیگری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خریدن چیزی است به نسیه ... (شرح قاموس فارسی ). || آب کشیدن بر زرنوق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آبیاری کردن با زرنوق . (از اقرب الموارد). کشیدن آبست با زرنوق . (شرح قاموس فارسی ). || بنا کردن زرنوق را بر سر چاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بر پای کردن زرنوق است بر چاه . (شرح قاموس فارسی ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله