ترجمه مقاله

زعب

لغت‌نامه دهخدا

زعب . [ زَ ] (ع مص ) پر کردن آوند را. || بریدن و پاره کردن آوند را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پر گردیدن رودبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برداشتن مشک پر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گاییدن زن را پس پر ساختن آن را از منی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گرانبار رفتن بعیر. || دفع نمودن بار را و دور کردن آن را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || یا برداشتن بار را و راست ایستادن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || راندن چیزی را. || تقسیم نمودن چیزی را در خود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله