ترجمه مقاله

زغراش

لغت‌نامه دهخدا

زغراش . [ زَ ] (اِ) ریزه های پوست باشد که پوستین دوزان بدور اندازند. (برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ). و آن را زغریماش نیز نوشته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). خرده ریزهای پوست که پوستین دوزان بدور اندازند. (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء). || تسمه های بریده شده ٔ از پوست . (ناظم الاطباء). رجوع به زغریماش شود.
ترجمه مقاله