ترجمه مقاله

زغرده

لغت‌نامه دهخدا

زغرده . [ زَ رَ دَ ] (ع مص ، اِ) بانگ شتر که در جوف خود بگرداند. (منتهی الارب ) (آنندراج ): زغردالبعیر؛ هدر مردداً هدیره ُ فی حلقه . و منه ُ زغردة النساء فی الفرح .(اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل و زغروتة شود.
ترجمه مقاله