ترجمه مقاله

زغر

لغت‌نامه دهخدا

زغر. [ زُ غ َ ] (اِخ ) دهی است به شام زیرا دختر لوط در آنجا مسکن اختیار کرد و در آن چشمه ای است که فرورفتن آب آن علامت برآمدن دجال است . (منتهی الارب ). نام چشمه ای هم هست منسوب به او گویند چون خشم شود علامت قیامت است و دجال ظهور کند . (برهان )(آنندراج ). قریه ای به مشارف شام و اسم دختر لوط است که بدین قریه آمده و آنرا به نام خود خواند. در حدیث ... مذکور است که حیوانی در جز اثر البحر وجود داردکه اخبار جستجو کند و به دجال رساند و چشمه ٔ زغر درآخرالزمان فرورود و آن علامت قیامت است . رجوع به معجم البلدان شود. شهری است از عود شام و نزدیک او دریائی است که آن را دریای مرده خوانند ، زیرا که هیچ جانور در او نباشد. (نفایس الفنون ). رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 271 و 290 شود.
ترجمه مقاله