ترجمه مقاله

زغلول

لغت‌نامه دهخدا

زغلول . [ زُ ] (ع ص ، اِ) مرد سبک . || کودک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : کیف زغلولک ؛ اذا سالوه ُ عن صغیره . ج ، زغالیل . (اقرب الموارد). رجوع به زغالیل شود.
ترجمه مقاله