ترجمه مقاله

زقلاب

لغت‌نامه دهخدا

زقلاب . [ زِ ] (اِخ ) نام پسر «حَکَمَة» که هازل و مسخره ٔ ولیدبن عبدالملک بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله