ترجمه مقاله

زق

لغت‌نامه دهخدا

زق . [ زَق ق ] (ع مص ) سرگین انداختن مرغ و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || چینه دادن مرغ ، بچه را به منقار. (تاج المصادربیهقی ) (از زوزنی ) (از دهار). خورش دادن چوزه را، مرغ به دهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به زقه شود.
ترجمه مقاله