ترجمه مقاله

زلوک

لغت‌نامه دهخدا

زلوک . [ زَ / زُ ] (اِ) بمعنی زلو باشد که کرم سیاه معروف است . (برهان ). بمعنی زلو است . (فرهنگ جهانگیری ). زلو. کرمی است که از بدن آدمی خون می مکد و زالو و زرو نیز می گویند. (فرهنگ رشیدی ). کرمی باشد در تالابها که خون می مکد بهندی آن را جونک گویند... (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به زلو شود.
ترجمه مقاله