زلیب
لغتنامه دهخدا
زلیب . [ زَ ] (اِ) زلیبا :
آردی روغن و حلوای برنجی و زلیب
مرد کاری ، چوبه چنگال زنی اول بار.
رجوع به ماده ٔ بعد شود.
آردی روغن و حلوای برنجی و زلیب
مرد کاری ، چوبه چنگال زنی اول بار.
بسحاق اطعمه (از نظام قاری ).
رجوع به ماده ٔ بعد شود.