ترجمه مقاله

زمان سیر

لغت‌نامه دهخدا

زمان سیر. [ زَ س َ ] (ص مرکب ) کنایه از سریعالسیر است . (آنندراج ).مسافر شتاب زده و تندرو. (ناظم الاطباء) :
سبکسارند چرخ و انجم از عزم زمان سیرش
گرانبارند گاو و ماهی از حلم زمین سنگش .

اثیرالدین اخسیکتی (از آنندراج ).


رجوع به زمان و زمانه ٔگردش شود.
ترجمه مقاله