ترجمه مقاله

زمعاء

لغت‌نامه دهخدا

زمعاء. [ زَ ](ع ص ) مؤنث ازمع. زنی که انگشت زائد داشته باشد. ج ، زُمع. (از ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله