ترجمه مقاله

زنبوط

لغت‌نامه دهخدا

زنبوط. [ زَم ْ ] (ع اِ) زنبور سرخ . زنبور. ج ، زنابیط. رجوع به زنبور شود. || نوعی از گل کلم ایتالیا، یا جوانه های کوچک کلم . (از دزی ج 1 ص 605).
ترجمه مقاله