ترجمه مقاله

زنگبار

لغت‌نامه دهخدا

زنگبار. [ زَ ] (اِخ ) (رود...) نام رودی به آذربایجان غربی که شهر ماکو و چای باسار و قسمتی از قره قویون را آب دهد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جغرافیایی غرب ایران ص 38 شود.
ترجمه مقاله