ترجمه مقاله

زهدان نهادن

لغت‌نامه دهخدا

زهدان نهادن . [ زِ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از عاجز شدن در جنگ و بحث . || مقر شدن و اعتراف نمودن بر سستی و کم فهمی خود. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج )(رشیدی ) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله