ترجمه مقاله

زهره

لغت‌نامه دهخدا

زهره . [ زَ رَ / رِ ] (اِ) قرنفل شامی و در مغرب قرنفلیه نامند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). نوعی است از نبات . (ترجمه ٔ صیدنه ). || به جزایر چین باشد، برگش به برگ عدس ماند. (نزهة القلوب ). گیاهی است که برگ نوعی از آن مانند عدس است . شاخ آن راست برآید بمقدار بدستی و برگ آن نرم بود و بن آن باریک باشد و در زمین شور آفتاب خورده روید و در طعم آن شوری بود. و نوع دیگر آن همانندکماقیطوس است و بهترین رنگ آن ارجوانی آن بود. (از کتاب ادویه ٔ مفرده ٔ قانون ابوعلی سینا، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و شاید این رستنی همان زهرةالملح لغویون باشد. (یادداشت ایضاً). رجوع به زهرةالملح شود.
ترجمه مقاله