ترجمه مقاله

زهنعة

لغت‌نامه دهخدا

زهنعة. [ زَ ن َ ع َ ] (ع مص ) آرایش کردن دختر را و آراستن زن را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زهنع الجاریة؛ ای زینها و کذا زهنع المراءة؛ یعنی آراست زن را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله