ترجمه مقاله

زوار

لغت‌نامه دهخدا

زوار. [ زَوْ وا ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه بمعنی بسیار زیارت کننده . (غیاث ) (از دهار). بسیار زیارت کننده . آنکه به زیارت بقاع متبرکه رود. (فرهنگ فارسی معین ). کسی که جهت زیارت مشاهد متبرکه مسافرت کند. (ناظم الاطباء). || مسافر. (ناظم الاطباء). || صیغه ٔ نسبت هم هست در این صورت بمعنی کسی که خدمت مزارات بزرگان پیشه ٔ او باشد خصوصاً خادم زیارت ائمه ٔ احدی عشر را گویند رضی اﷲ عنهم . (غیاث ).
ترجمه مقاله