ترجمه مقاله

زودکش

لغت‌نامه دهخدا

زودکش . [ ک ُ ] (نف مرکب ) سم الساعة. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زودکشنده . که در اندک زمانی مرگ آورد :
در وی آهسته رو که تیزهش است
دیرگیر است ، لیک زودکش است .

نظامی .


ترجمه مقاله