ترجمه مقاله

زورنیم

لغت‌نامه دهخدا

زورنیم . [ زَ وَ ] (اِ) پارچه ای راگویند که به اندام خاصی از جانب پشت بر گریبان جامه دوزند. (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). پارچه ای بود که بر گریبان جامه از جانب پشت دوزند به جهت خوشایندگی و آنرا به ترکی الپاق خوانند. (جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). || پینه و وصله ٔ جامه . || تکه ای که برای فراخ کردن جامه در میان آن مندرج کنند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله