ترجمه مقاله

زویر

لغت‌نامه دهخدا

زویر. [ زُ وَ ] (ع اِ) مهتر و پایگاه قوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سید قوم و زعیم آنان . (از اقرب الموارد).
- یوم الزویر ؛ روزی است مر عرب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). از روزهای تازیان است . (ناظم الاطباء). روزی است از روزهای حروب عرب که مشهور است .(از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله