ترجمه مقاله

زپیر

لغت‌نامه دهخدا

زپیر. [ زُ ] (اِخ ) یکی از چترپت ها بزمان داریوش اول ، و قصه ٔ او مَثَل اعلای وطن دوستی است . در لاروس بزرگ آمده : زپیر یکی از هفت سردار ایرانی است که اسمردیس جعلی را هلاک کردند و داریوش اول را بسلطنت رساندند. هرودوت مینویسد هنگامی که داریوش بابل را محاصره کرده بود و بخت نصر سوم از آن شهر دفاع میکرد، زپیر برای فتح این شهر خود را فداکرد به این ترتیب که گوش و بینی خود را قطع نمود و تمام بدن خود را با تازیانه مجروح ساخت و بصورت یک اسیر فراری به بابیلون پناهنده شد و همین که اطمینان سرداران بابل را جلب کرد دروازه ٔ شهر را که به او سپرده بودند بروی ایرانیان باز نمود (519 ق .م .). در مقابل ، داریوش فرمانروایی بابیلون را به او تفویض نمودو در خانواده او موروثی ساخت . این است آنچه هرودت آورده است اما دیگر تاریخ نویسان این داستان را بطرزی دیگر آرند و بجای زپیر پسر او را قهرمان داستان یاد کنند. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 550 به بعد شود.
ترجمه مقاله