ترجمه مقاله

زیبان

لغت‌نامه دهخدا

زیبان . (نف )زیبا بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 365) (از اوبهی ) (از جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ). زیبا به زیادت نون .(شرفنامه ٔ منیری ). زیبا و خوب . (صحاح الفرس ) (از غیاث ). زیبا و خوش آیند. (برهان ) (آنندراج ). زیبا و خوشنما و آراسته و پیراسته . (ناظم الاطباء) :
آن نگار پریرخ زیبان
خوب گفتار و مهتر خوبان .

معروفی (از لغت فرس اسدی ).


ترجمه مقاله