ترجمه مقاله

زیتار

لغت‌نامه دهخدا

زیتار. [ زَ / زِ ] (اِ) ثفل زیتونی که روغن آنرا کشیده باشندو بعربی حکر الزیت خوانند. (برهان ) (آنندراج ). عکرالزیت و ثفل زیتونی که روغن آنرا گرفته باشند. (ناظم الاطباء). فارسی دُرد روغن ... (از دزی ج 1 ص 617). ثفل روغن زیتون است که آن رادر ظرف مس بحد غلظت بجوشانند و بعد از آن بیفشارند.(تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به اختیارات بدیعی شود.
ترجمه مقاله