ترجمه مقاله

زیدان

لغت‌نامه دهخدا

زیدان . [ زَ ] (اِخ ) ابن احمد المنصوربن محمد الشیخ ، معروف به «زیدان السعدی » و مکنی به ابوالمعالی . از ملوک دولت اشراف السعدیین به مراکش است . پایتختش فاس بود. او در سال 1012 هَ . ق . بعد از وفات پدرش به حکومت رسید. برادران وی یعنی ابوفارس و محمد المأمون بر او شوریدند و لشکر او را شکست دادند. وی به تلمسان درآمد و میان سجلماسه و درعة و سوس حرکت می کرد و گروهی از سپاهیان هزیمت یافته ٔ او با وی بودند. او از مردم در مقابل شورش برادرانش یاری خواست و مردم مراکش دعوت او را اجابت کردند و در سال 1015 او را سلطان خود خواندند، ولی چیزی نگذشت که برادرش مأمون او را از سلطنت برانداخت (1016) و او مدتی درکوهها متواری گردید و در همان سال بازگشت و مراکش را گرفت و شوکت خود را نیرو داد و در سال 1017 هَ . ق . بر فاس استیلاء یافت ولی یاران مأمون او را در سال 1018 از فاس بیرون راندند و سلطان زیدان همچنان بر مراکش و اطراف آن حکومت کرد تا آنکه بسال 1037 درگذشت . وی مردی فاضل و در فقه عالم بود و در ادب معرفت داشت و کتابی در تفسیر قرآن کریم دارد. او را اشعاری است . (از اعلام زرکلی ). رجوع به الاستقصاء سلاوی شود.
ترجمه مقاله