ترجمه مقاله

زید

لغت‌نامه دهخدا

زید. [ دَ ] (ع فعل ) فعل ماضی مجهول یعنی افزون شد و بیشتر این فعل را دردعا استعمال می کنند مانند: زید قدره ؛ یعنی افزون باد قدر و مرتبه ٔ او. زید مجده ؛ یعنی افزون باد جلال او. و زید فضله ؛ یعنی افزون باد علم و فضل او. زید تقویه ؛ یعنی زیاد باد تقوای او. (ناظم الاطباء). توضیح آنکه این از مواردی است که ماضی معنی مستقبل میدهد.
ترجمه مقاله