زیردوتا
لغت‌نامه دهخدا
زیردوتا.[ ] (اِ مرکب ) مرحوم دهخدا بیت زیر را از وصاف نقل کرده و معنیی برای آن اظهار نکرده اند :
یارب این بچه ٔ ترکان چه ز ما می خواهند
که همیشه دل ما را به بلا می خواهند
روز اسب و کمر و تیغ و زره می طلبند
شب شراب و قدح و زیردوتا می خواهند
ده منی گرز چو از دست به می اندازند
یک منی ساغر در حال فرامی خواهند.
با توجه به شرحی که در زیرستا آمده اگر بعد از قدح «و» را باقی بدانیم در این صورت زیردوتا را می توان سازی با دو سیم زیر تصور کرد وگرنه با حذف واو باید چیزی از قبیل قدح و جام گمان برد که چندان منطقی بنظر نمی آید، خاصه آنکه موسیقی ملازم جام و قدح است . رجوع به زیرستا و زیرسه تا و زیروستا شود.
یارب این بچه ٔ ترکان چه ز ما می خواهند
که همیشه دل ما را به بلا می خواهند
روز اسب و کمر و تیغ و زره می طلبند
شب شراب و قدح و زیردوتا می خواهند
ده منی گرز چو از دست به می اندازند
یک منی ساغر در حال فرامی خواهند.
- انتهی .
با توجه به شرحی که در زیرستا آمده اگر بعد از قدح «و» را باقی بدانیم در این صورت زیردوتا را می توان سازی با دو سیم زیر تصور کرد وگرنه با حذف واو باید چیزی از قبیل قدح و جام گمان برد که چندان منطقی بنظر نمی آید، خاصه آنکه موسیقی ملازم جام و قدح است . رجوع به زیرستا و زیرسه تا و زیروستا شود.
