ترجمه مقاله

زیغال

لغت‌نامه دهخدا

زیغال . (اِ) قدح بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 326) (اوبهی ). قدح و پیاله ٔ بزرگ را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
به پیش لاله به کف بر نهاده به زیغال .

رودکی .


ترجمه مقاله