ترجمه مقاله

زیفنون

لغت‌نامه دهخدا

زیفنون . (اِخ ) شهری است که عذرا را در آن شهر میخواستند بکشند و او گریخت وفرار کرد. (از ناظم الاطباء). رجوع به زیغنون شود.
ترجمه مقاله