زینب خونی
لغتنامه دهخدا
زینب خونی . [ زَ / زِ ن َ ] (حامص مرکب ) زینب خوانی . سخن گفتن بجای زینب و از زبان حضرت زینب (ع ) در تعزیه ها و به اصطلاح امروز «رل » حضرت زینب را بازی کردن . (از فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به ماده ٔ قبل و زینب بنت الامام علی ... شود.