ز بن دندان
لغتنامه دهخدا
ز بن دندان . [ زِ ب ُ ن ِ دَ ] (ق مرکب ) از ته دل . از صمیم قلب :
دندانه ٔ هر قصری پندی دهدت نونو
پند سر دندانه بشنو ز بن دندان .
رجوع به از بن دندان ، از بن سی و دو، و از بن سی و دو دندان شود.
دندانه ٔ هر قصری پندی دهدت نونو
پند سر دندانه بشنو ز بن دندان .
خاقانی .
رجوع به از بن دندان ، از بن سی و دو، و از بن سی و دو دندان شود.