ترجمه مقاله

سائح

لغت‌نامه دهخدا

سائح . [ ءِ ] (اِخ ) علی بن محمد علوی خراسانی صوفی مکنی به ابوبکر، از احفاد حضرت امام حسن بوده گویند اوکیمیاگری میدانسته و از ترس اولیای ملک بر جان خویش همیشه از شهری بشهری میرفته و پیش از سال 385 هَ . ق . وفات یافته است . او راست : الاصول ، الطاهر الخفی ، رسالة الیتیم ، کتاب الحقیر النافع، کتاب الشعر و الدم و البیض و عمل میاههما، الحجر الطاهر.کتاب الاصول . (ابن الندیم چ مصر ص 506) (ریحانة الادب ج 2 ص 146).
ترجمه مقاله