ترجمه مقاله

سابیزج

لغت‌نامه دهخدا

سابیزج . [ زَ ] (اِ) رستنی باشد که آن را مردم گیا خوانند و بعربی لفاح گویند و بیخ آن را اصل اللفاح نامند. (برهان ) (آنندراج ).مردم گیا، لفاح و اقسام میباشد و قوتش تا چهار سال باقی ماند و قوی ترین اجزاء، پوست بیخ لفاح و مستعمل از آن عصاره و آب سایله ٔ اوست . در سوم سرد و خشک و ثمرش سرد و تر و جوف بیخ او عدیم القوت است . (الفاظ الادویه ). رجوع به سابیزک و لفاح در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله