ترجمه مقاله

ساب

لغت‌نامه دهخدا

ساب . (اِخ ) نام پسر ادریس نبی بوده و خود مردی دانا و حکیم . عقیده ٔ بعضی این است که نخستین پیغمبر آدم صفی و آخرین ساب بن ادریس است . وی و پیروان وی بپرستش کواکب خاصه آفتاب و ماه پرداختند و این طایفه را صابئین خوانند. و صاب معرب است . و یوز اسپ حکیم بعد از وی بعهد تهمورس این آئین را رواج داد. (انجمن آرا) (آنندراج ). نام پسر ادریس را ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء (ج 1 ص 215) «طاط» و شهرزوری در نزهة الارواح «طاطه » و قفطی در تاریخ الحکماء «صاب » ضبط کرده اند، و در مجمل التواریخ در فهرست اسماء و القاب رسل (ص 426) نام سا نبی اﷲ بدون تصریح به اینکه پسر ادریس باشد آمده است . رجوع به ساء، صاب و طاط در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله