ترجمه مقاله

ساتلمش

لغت‌نامه دهخدا

ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) (امیر...) ستلمش . بیگ بن عبداﷲ مولای از سرکردگان قزغن سردار الوس جغتای و ماوراء النهر است که بسال 752 هَ . ق . برای جنگ با معزالدین حسین (732 - 771) از امرای کرت به هرات لشکر کشید. بسال 759 که امیر ستلمش حاکم قهستان بود با محمد خواجه ایردی حاکم اندخود و شبرغان متحد شد و با هم روی به هرات نهادند. در آن هنگام شیخ محمود نامی در جنابذ اقامت داشت و بشید و زرق ستلمش بیک را مرید و معتقد خود ساخته بود. ستلمش هنگام عزیمت نزد شیخ فریبکار رفت و مشورت کرد محمود گفت در این جنگ دوازده هزار مرد سبزپوش از لشکر غیب بمدد تو خواهم فرستاد. ستلمش در خواف بامیر محمد خواجه پیوست و بعضی از قلاع خواف و باخرز را تسخیر کردند. معزالدین حسین بمحض اطلاع از عزیمت ایشان بمقابله شتافت و در صحرای زره بآنان رسید. در آغاز کار ستلمش و محمد خواجه شمشیرها کشیدند و در میدان تاختند ولی دو تیر بر مقتل آن دو خورد و در ساعت بخاک هلاک افتادند. (نقل به اختصار از حبیب السیر چ خیام صص 380 - 384).
ترجمه مقاله