ترجمه مقاله

ساتورن

لغت‌نامه دهخدا

ساتورن . (اِخ ) در اساطیر قدیم یکی از ارباب انواع است که در نزد یونانیان و ایتالیائیهای قدیم خداوند زمان و مظهر آن ستاره ٔ زحل بوده است ،و چنین می نماید که وی در ابتدا رب النوع خلاقی بوده وبعد با نیروی خلاقه ٔ اپس متحد شده است . ساتورن یونانی که آن را کرونوس نیز نامند فرزند اورانوس (آسمان ) وژآ (زمین ) و همسر رآ یا سیبل بوده و فرزندانی به اسامی : هستیا ، دِمِتر ، هرا ، آدس ، پوزیدون و زئوس (زاوش ) داشته است . ساتورن ایتالیائی فرزند کوئلوس ، و تلوس و همسر اپس و پدر پیکوس بوده است . کرونوس موجودی سرشته از جبن و بددلی بود. از این روی پدرش را از سلطنت خلع کرد و فرزندان خود را کشت یا بزندان افکند از بیم آنکه مبادا آنان او را بچنین سرنوشتی دچار سازند. ولی یکی از پسرانش بنام زئوس به حیله ٔ سیبل از بند گریخت وساتورن را که بایتالیا پناه برده و بر خطه ٔ لاسیوم حکومت یافته بود از سلطنت خلع کرد. ساتورن در روم بعدالت سلطنت میکرد و کشاورزی را به رومیان آموخت . روزگار او برای مردم آن سرزمین توأم با آزادی و آبادی و دادگری بود. اصولاً مفهوم ساتورن در یونان و روم اختلاف اساسی دارد. ساتورن یونانی مظهر زمان و ساتورن رومی مظهر کشاورزی است . در یونان یکی از ماههای سال خاص این رب النوع بود که در تقویمهای قدیم آن را ماه کرونیوس می نوشتند. پرستش ساتورن بعدها در روم عمومیت یافت و چندین شهر بدان نام نامیده شد. پیشینیان ساتورن را بصورت پیرمردی با ریشهای سپید مجسم میکردند که پشتش زیر بار زمان خم گشته بود. یک مجسمه ٔ برنزی با این قیافه در موزه ٔ لوور وجود دارد. هنرمندان جدیدساتورن را برای تجسیم و تصویر زمان بکار میدارند.
ترجمه مقاله