ترجمه مقاله

ساخ

لغت‌نامه دهخدا

ساخ . (اِ) چای . این کلمه در اخبار الصین و الهند به صورت ذیل آمده است و باقوی احتمالات چای مراد است : ویختص الملک [ الاکبر فی الصین ] من المعادن بالملح و حشیش یشربونه بالماء الحار و یباع منه فی کل مدینة بمال عظیم و یقال له الساخ و هواکثر [ شاید اکبر ] ورقاً من الرطبة واطیب قلیلاً و فیه مرارة. فیغلی الماء و یذر علیه ، فهو ینفعهم من کل شی ٔ و جمیع ما یدخل بیت المال الجزیة والملح و هذا الحشیش . (کتاب اخبار الصین والهند مؤلف بسال 237 هَ . ق .). شاید این کلمه سای بوده و کاتب بغلط یاء را خاء کرده است .
ترجمه مقاله