ترجمه مقاله

سادن

لغت‌نامه دهخدا

سادن . [ دِ ] (ع ص ، اِ) چاکر بتخانه . (شرح قاموس ). خادم بتخانه .(اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ): سادن صنم ؛ خادم بت . || خادم کعبه . (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ). خادم خانه ٔ کعبه . (مهذب الاسماء) (دهار). چاکر کعبه . (شرح قاموس ). سادن کعبه . کعبه بان . حاجب . (دستوراللغة).دربان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حاجب و دربان . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). حاجب و پرده دار و آنکه مردم را از دخول بدانجا باز دارد. (شرح قاموس ). فرق میان سادن و حاجب این است که حاجب پرده داری است که خود نمیتواند اذن دخول دهد و از دیگری اذن گیرد و سادن پرده داری است که خود اذن دخول میدهد. (تاج العروس ).
ترجمه مقاله