ساده طور
لغتنامه دهخدا
ساده طور. [ دَ / دِ طَ / طُو ] (ص مرکب ) کنایه از آدمی بی تکلف . (بهار عجم ) (آنندراج ). صاف و صادق و بی ریا و راست و درست در هر کاری . (ناظم الاطباء).. ساده وضع :
مروت ساده طورت کرد اما
چه خود را خوب در کار تو کردم .
مروت ساده طورت کرد اما
چه خود را خوب در کار تو کردم .
ظهوری (از آنندراج ).