ترجمه مقاله

سارال

لغت‌نامه دهخدا

سارال . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج و در جنوب باختری آن بخش واقع شده و از طرف شمال به دهستان اوباتو، از طرف جنوب به دهستان کلاترزان بخش حومه ، از طرف خاور به دهستان حسین آباد، از طرف باختر به دهستان خورخوره ٔ همان بخش محدود است . منطقه ای است کوهستانی بطوری که ازهر سوی به کوههای مرتفع محصور است و سرچشمه ٔ اصلی رودخانه ٔ معروف قزل اوزن در این دهستان از کوههای مسجد میرزا در باختر و ارتفاعات جنوبی دهستان می باشد. هوای آن سردسیر است ، و زمستانی طولانی و تابستانی معتدل دارد. ارتفاع بلندترین قله ٔ کوه مسجد میرزا در باختر دهستان 3050 گز و ارتفاع قله ٔ واقع بین گزمل و ماریان دول 2855 گز است . زه آب دره های متعدد دهستان سارال در وسط دره بهم می پیوندد و رودخانه ٔ قزل اوزن در حدود آبادی قره غیبی از دهستان سارال میگذرد و وارد دهستان قره توره و نجف آباد شهرستان بیجار میگردد. دهستان سارال از 39 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده ، و درحدود 5 هزار تن جمعیت دارد و مرکز آن آبادی «گاوآهن تو» یا «گونتو» و قراء مهم آن : شریف آباد، گلانه ، حاجی موسی ، هزارکانیان ، دوزخ دره است . راههای دهستان مالرو است و فقط در تابستان و فصل خشکی میتوان از حسین آباد و راه به اینچوب و افراسیاب به گاوآهن تو اتومبیل برد، و از گاوآهن تو بدوزخ دره نیز پادگان ارتشی اتومبیل برده است . محصول عمده ٔ دهستان غلات ، لبنیات ، توتون و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
ترجمه مقاله